مترجمی شغلی زیباو دوست داشتنی

سلام بر دوستان عزیزم

تصمیم گرفتم از این پس هفته ای یکبار با شما عزیزان باشم. شنیده اید میگن بردل نشیند آنچه از دل برآید. فکر کردم نیاز دارم با شما از کارم بگم از مشغله هایی که شغل مترجمی داره از کاری که تبدیل به عشق میشه و هر وقت بی اون باشی کلی اعصابت خرد میشه. از عشقی که می ترسی یکی ازت بگیره و محکم بهش چسبیدی مبادا از دستش بدی و بعضی وقتها ازش خسته میشی و دوست داری تنها باشی. نمی دونم عزیزان شاید خیلی تند دارم میرم ولی اینو می دونم با توجه به مهارتهایی که دارم اگر فقط به جنبه مادی فکر می کردم می تونستم خیلی بیشتر از درآمدی که الان دارم داشته باشم. البته پول هم چیز خوبیه قبول دارم و باید و باید و باید یه خورده جاه طلب بود ولی نمیشه هر کاری رو هم به عنوان شغل قبول کرد البته در این رابطه روی سخنم با خودمه چون من نمی تونم هرکاری رو به عنوان شغلم قبول کنم و دریافتم که اگه علاقه ای به شغلت نداشته باشی و با انسانهای اطرافت و محیط کاری و روند کاری  نتوانی ارتباط خوبی داشته باشی نمی تونی از شغلت لذت ببری و تبدیل میشی به یه فرد افسرده و عصبی و من اینو به عینه تجربه کردم تجربه تلخی بود و بهم خیلی چیزها یاد داد…. بگذریم. دوستان شیرینم میگم شیرینم چون کسی که این متن را تا انتها میخونه حتما عاشق ترجمه هستش عاشق هنره عاشق خلق کردنه عاشق مستقل بودنه عاشق ساختن و مرتب کردنه عاشق تکمیل کردن کارهاشه و شاید هم کمی توداره و دوست نداره کسی از درونش باخبر بشه شاید…، پس دوست عزیزم اگر مترجم هستی زندگی پرمشغله ای داری ولی در عین حال شیرین و زیبا و پویا. عاشق همه انسانهای پویا هستم و از ته دل آرزوی موفقیت براتون دارم.

لیلا پوراسدی
20 آبان 1398 …….. 11 نوامبر 2019

اشتراک گذاری

کاربر گرامی اگر از محتوا موجود در این صفحه خوشتان آمده است می توانید توسط دکمه های زیر آن را با دوستان خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *